[فعل]

to make of

/meɪk ʌv/
فعل گذرا
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 درباره چیزی تصور یا عقیده‌ای داشتن نظر خاصی راجع به چیزی داشتن

  • 1.I don't know what to make of the new manager.
    1. من نمی‌دانم چه تصوری درباره مدیر جدید داشته باشم.
  • 2.What do you make of it all?
    2. نظرت راجع به همه این ماجراها چیست؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان