Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ماتریس (ریاضی)
2 . زادگاه
3 . قالب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
matrix
/ˈmeɪtrɪks/
قابل شمارش
[جمع: matrices]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماتریس (ریاضی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ماتریس
specialized
2
زادگاه
موطن، محیط یا شرایط پیدایش چیزی
3
قالب
تصاویر
کلمات نزدیک
matrimony
matrimonial
matrilineal
matricide
matriarchy
matron
matronly
matt
matted
matter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان