Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گچ بری تزئینی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
molding
/ˈmoʊldɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گچ بری تزئینی
1.There were elaborate plaster mouldings around the ceiling.
1. دور تا دور سقف گچبری زیبایی وجود داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
molded
mold
molasses
molar
moisturizer
moldy
mole
molecular
molecule
molehill
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان