[اسم]

mole

/moʊl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 موش کور

معادل ها در دیکشنری فارسی: حفار موش کور
  • 1.A mole is almost blind and digs tunnels under the ground to live in.
    1. یک موش کور تقریبا کور است و در زیر زمین تونل‌هایی می‌کند و در آن زندگی می‌کند.

2 خال

معادل ها در دیکشنری فارسی: خال
a cancerous mole
یک خال سرطانی

3 نفوذی جاسوس

معادل ها در دیکشنری فارسی: نفوذی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان