Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تعلیق (موقت)
2 . اجازه دیرکرد (بازپرداخت)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
moratorium
/ˌmɔrəˈtɔriəm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تعلیق (موقت)
ممنوعیت موقتی، وقفه
2
اجازه دیرکرد (بازپرداخت)
مهلت قانونی
تصاویر
کلمات نزدیک
morass
morals
morally
moralize
morality play
moray
morbid
morbidly
mordant
more
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان