Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اسم مستعار
2 . لقب دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
nickname
/ˈnɪkneɪm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اسم مستعار
نام خودمانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اسم مستعار
1.What is your nickname?
1. اسم مستعار تو چیست؟
[فعل]
to nickname
/ˈnɪkneɪm/
فعل گذرا
[گذشته: nicknamed]
[گذشته: nicknamed]
[گذشته کامل: nicknamed]
صرف فعل
2
لقب دادن
اسم مستعار دادن، اسم خودمانی دادن
1.She was nicknamed ‘The Ice Queen’.
1. به او لقب "ملکه برفی" دادند.
2.When I was a child, my mom nicknamed me.
2. وقتی بچه بودم، مامانم به من اسم خودمانی داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
nickel silver
nickel
nick
nichols
nicholas
nicky
nico
nicole
nicotine
niece
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان