[اسم]

nomination

/ˌnɑːmɪˈneɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نامزدی (در انتخابات و برای دریافت جایزه) کاندیدا شدن (در انتخابات)

معادل ها در دیکشنری فارسی: نامزدی
  • 1.He has had nine Oscar nominations.
    1. او نه نامزدی (جایزه) اسکار دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان