[اسم]

nosedive

/ˈnoʊzdaɪv/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سقوط ناگهانی (حرکت عمودی و رو به پایین هواپیما)

2 سقوط شدید (ارز و ...) کاهش شدید (ارزش چیزی)

[فعل]

to nosedive

/ˈnoʊzdaɪv/
فعل ناگذر
[گذشته: nosedived] [گذشته: nosedived] [گذشته کامل: nosedived]

3 سقوط کردن (هواپیما)

  • 1.The plane nosedived into the ground and exploded.
    1. هواپیما سقوط کرد و به زمین برخورد کرد و منفجر شد.

4 شیرجه زدن به سمت پایین هجوم بردن

5 کاهش یافتن سقوط کردن

مترادف و متضاد plummet
  • 1.Building costs have nosedived.
    1. هزینه‌های ساخت و ساز کاهش یافته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان