[صفت]

nostalgic

/nɔˈstælʤɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more nostalgic] [حالت عالی: most nostalgic]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حس دلتنگی دلتنگ

معادل ها در دیکشنری فارسی: دلتنگ
  • 1.I'm feeling nostalgic about my native country.
    1. برای کشور مادری‌ام [وطنم] حس دلتنگی دارم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان