-
1."Come and play football, Dad." "Not now, Jamie."
1.
«بیا و فوتبال بازی کن، بابا.» «الان نه، جِیمی.»
-
2.I like most vegetables but not cabbage.
2.
من بیشتر سبزیجات را دوست دارم، اما کلم را نه.
-
3.I told you not to do that.
3.
بهت گفتم آن کار را نکن.
-
4.It was Yuko who said that, not Richard.
4.
"یوکو" بود که آن حرف را زد، نه "ریچارد".
-
1.
He's not as tall as his father.
1.
او به بلندقدی پدرش نیست.
-
2.
It isn't difficult.
2.
این (موضوع) مشکل نیست.
-
3.
It wasn't for you.
3.
برای تو نبود.
-
Don't you like her?
آیا دوستش نداری؟
-
I can't see from here.
من نمیتوانم از اینجا ببینم.
کاربرد واژه not
واژه not در فارسی معادل بهخصوصی ندارد. این واژه در زبان انگلیسی یک منفیساز است.
- واژه not بهعنوان منفیساز برخی افعال (.be, do, modal verbs, etc). مثال:
"?Don't you like her" (آیا دوستش نداری؟)
".I can't go" (نمیتوانم بروم.)
".He's not as tall as his father" (او به قدبلندی پدرش نیست.)
- واژه not بهعنوان منفیساز جملات. مثال:
".It was Yuko who said that, not Richard" ("یوکو" بود که آن حرف را زد، نه "ریچارد".)
".I like most vegetables but not cabbage" (من بیشتر سبزیجات را دوست دارم، اما کلم را نه.)