Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شکاف
2 . درجه
3 . تنگراه (بین دو کوه)
4 . شکاف ایجاد کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
notch
/nˈɑːtʃ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شکاف
بریدگی
2
درجه
سطح، مقدار
3
تنگراه (بین دو کوه)
گردنه
[فعل]
to notch
/nˈɑːtʃ/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
4
شکاف ایجاد کردن
(سطح چیزی را) برش دادن
تصاویر
کلمات نزدیک
notation
notary public
notary
notarized
notarize
note
note down
note-taking
notebook
noted
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان