Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کلهشق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
obstinate
/ˈɑbstənət/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more obstinate]
[حالت عالی: most obstinate]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلهشق
لجباز، راسخ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خودرای
خودسر
خیرهسر
یکدنده
سرسخت
لجوج
لجباز
disapproving
مترادف و متضاد
obdurate
stubborn
unyielding
tractable
1.I admire her obstinate determination to pursue a career in radio.
1. من عزم راسخ او در دنبال کردن حرفهای [شغلی] در رادیو را تحسین میکنم.
2.I don't think you'll succeed in changing his mind, he's very obstinate.
2. فکر نمیکنم در تغییر دادن تصمیم او موفق شوی، او خیلی کلهشق است.
تصاویر
کلمات نزدیک
obstinacy
obstetrics
obstetrician
obstacle course
obstacle
obstinately
obstreperous
obstruct
obstruction
obstructive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان