Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مخالف
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
opposed
/əˈpoʊzd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مخالف
ضد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مخالف
1.Mom is strongly opposed to my learning to drive.
1. مامان سفت و سخت با اینکه من رانندگی یاد بگیرم مخالف است.
تصاویر
کلمات نزدیک
oppose
opportunity shop
opportunity
opportunistic
opportunist
opposing
opposite
opposite number
opposition
oppress
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان