Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . یا چیز دیگری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
or something
/ɔr ˈsʌmθɪŋ/
1
یا چیز دیگری
1.Her name was Judith, or Julie, or something.
1. اسمش "جودیث"، یا "جولی" یا چیز دیگر بود.
2.The car hit a tree or something.
2. او به درختی یا چیز دیگر زد.
تصاویر
کلمات نزدیک
or so
or other
or else
or
opus
oracle
oracular
oral
oral exam
orally
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان