Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بهصورت شفاهی
2 . دهانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
orally
/ˈɔːrəli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهصورت شفاهی
شفاهاً
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شفاها
1.Answer the following questions orally.
1. پرسشهای زیر را بهصورت شفاهی پاسخ دهید.
2
دهانی
از طریق دهان
1.The drug should be taken orally.
1. (این) دارو باید از طریق دهان مصرف شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
oral exam
oral
oracular
oracle
or something
orange
orange blossom
orange juice
orange squash
orangeade
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان