2.
The setting sun filled the sky with a deep orange glow.
2.
خورشید در حال غروب آسمان را پر از نور پررنگ نارنجی کرد.
توضیحاتی در رابطه با صفت orange به معنای نارنجی
معادل فارسی صفت orange "نارنجی" است. orange یا نارنجی، اشاره دارد به رنگی که از ترکیب رنگ زرد و قرمز ساخته میشود. مثال:
".His car is a bright orange" (ماشین او نارنجی روشن است.)
معادل فارسی اسم orange "پرتقال" است. orange یا پرتقال، اسم نوعی میوه گرد و آبدار است که پوستی نارنجی دارد و جزء خانواده مرکبات است. مثال:
"a glass of orange juice" (یک لیوان آب پرتقال)