Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . برگزار کننده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
organizer
/ˈɔːr.gəˌnɑɪ.zər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
برگزار کننده
برنامه ریز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برگزارکننده
گرداننده
1.exhibition organizers
1. برگزار کنندگان نمایشگاه
تصاویر
کلمات نزدیک
organized crime
organized
organize
organizational
organization chart
organology
orgasm
orgy
orient
oriental
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان