Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بیرون
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
out in the open
/aʊt ɪn ði ˈoʊpən/
1
بیرون
در فضای باز
1.Children need to play out in the open.
1. بچهها باید بیرون بازی کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
out cold
out
oust
ourselves
ours
out loud
out of
out of breath
out of date
out of desperation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان