[قید]

outward

/ˈaʊtwərd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به‌سمت بیرون

مترادف و متضاد inward
  • 1.The windows opened outward.
    1. پنجره‌ها به‌سمت بیرون باز می‌شدند.
[صفت]

outward

/ˈaʊtwərd/
غیرقابل مقایسه

2 ظاهری بیرونی

معادل ها در دیکشنری فارسی: ظاهری
  • 1.Mark showed no outward signs of distress.
    1. "مارک" هیچ نشانه ظاهری از اضطراب بروز نداد.

3 خارجی

the outward flight
پرواز خارجی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان