Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پارتیشن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
partition
/pɑːrˈtɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پارتیشن
دیواره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پارتیشن
تیغه
جدار
دیواره
1.a glass partition
1. پارتیشن شيشهای
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
partita
partisanship
partisan
parting
partied out
partition off
partitioning
partitionist
partitive
partitive case
کلمات نزدیک
partisan
parting shot
parting
particulate
particulars
partly
partly cloudy
partner
partnership
partridge
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان