Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کبک (نوعی پرنده)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
partridge
/pˈɑːɹtɹɪdʒ/
قابل شمارش
1
کبک (نوعی پرنده)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کبک
تصاویر
کلمات نزدیک
partnership
partner
partly cloudy
partly
partition
parturient
party
party leader
party political
party politics
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان