Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قابلعبور
2 . قابلقبول
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
passable
/pˈæsəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more passable]
[حالت عالی: most passable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قابلعبور
1.The mountain roads are not passable until late spring.
1. جادههای کوهستانی تا اواخر بهار قابلعبور نیستند.
2
قابلقبول
نسبتاً خوب
formal
مترادف و متضاد
satisfactory
1.The food was excellent and the wine was passable.
1. غذا عالی و شراب نسبتاً خوب بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
pass up
pass through
pass the buck
pass round
pass out
passage
passageway
passenger
passenger seat
passenger ship
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان