Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ناهمگون
2 . وصلهوصله
3 . متغیر (گاهی خوب و گاهی بد)
4 . پراکنده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
patchy
/pˈætʃi/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناهمگون
2
وصلهوصله
تکهتکه
3
متغیر (گاهی خوب و گاهی بد)
4
پراکنده
منقطع
مترادف و متضاد
uneven
patchy fog
مه پراکنده
تصاویر
کلمات نزدیک
patchwork
patch up
patch
pat someone on the back
pat is jean's sister.
pate
patel
patella
patent
patent leather
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان