[اسم]

preface

/ˈprefəs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مقدمه دیباچه، پیش گفتار

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیش‌گفتار مقدمه
  • 1.I read it in the preface to her new book.
    1. من آن را در مقدمه ی کتاب جدیدش خواندم.
  • 2.In his preface he claimed that he had created a new kind of music.
    2. در پیش گفتار او ادعا کرده است که نوع جدیدی از موسیقی را ساخته است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان