[اسم]

prevention

/prɪˈven.tʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیشگیری جلوگیری

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیشگیری جلوگیری بازداشت
  • 1.crime prevention
    1. پیشگیری از جرم
  • 2.disease prevention
    2. پیشگیری از بیماری
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان