[فعل]

to prime

/praɪm/
فعل گذرا
[گذشته: primed] [گذشته: primed] [گذشته کامل: primed]

1 آماده کردن مهیا کردن

  • 1.The directors primed the actors before the performance.
    1. کارگردان هنرپیشه‌ها را قبل از اجرا آماده کرد.
[صفت]

prime

/praɪm/
غیرقابل مقایسه

2 اصلی اساسی، عمده

  • 1.a nurse's prime concern is the well-being of the patient.
    1. نگرانی اصلی یک پرستار، سلامت و رفاه بیمار است.

3 درجه‌یک مرغوب، عالی

prime agricultural land
زمین زراعی درجه‌یک
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان