[اسم]

proceeds

/ˈproʊsiːdz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 درآمد (حاصل از فروش چیزی) پول فروش چیزی

  • 1.She sold her car and bought a piano with the proceeds.
    1. او ماشینش را فروخت و با پول فروشش پیانو خرید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان