Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دارایی
2 . خاصیت
3 . ملک
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
property
/ˈprɑpərti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دارایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اموال
خواسته
دارایی
ملکیت
ملک
مایملک
مالکیت
مال
مستغل
مترادف و متضاد
assets
belongings
possessions
1.Both books have "Government property" stamped inside them.
1. درون هر دو کتاب مهر "دارایی دولتی" خورده است.
2.Children need to be taught to have respect for other people's property.
2. به بچهها باید آموزش داده شود که به دارایی دیگران احترام بگذارند.
2
خاصیت
ویژگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خاصیت
خصیصه
خصوصیت
مترادف و متضاد
attribute
feature
quality
1.Some plants have healing properties.
1. بعضی از گیاهان خواص درمانی دارند.
3
ملک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آب و گل
private property
ملک شخصی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
proper
propel
propagate
prop up
prop
prophesy
prophet
proposal
proposal of marriage
propose
کلمات نزدیک
properly
proper noun
proper name
proper
propensity
property developer
prophecy
prophesy
prophet
prophethood
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان