Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جلو زدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to pull ahead
/pʊl əˈhɛd/
فعل ناگذر
[گذشته: pulled ahead]
[گذشته: pulled ahead]
[گذشته کامل: pulled ahead]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
جلو زدن
1.It was slow at first, but we're starting to pull ahead.
1. در ابتدا آهسته بود، اما شروع به جلوزدن کردیم.
2.The cyclists were together until the bend, when Tyler pulled ahead.
2. دوچرخهسوارها تا پیچ با هم بودند، تا اینکه "تایلر" جلو زد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
pull a face
pull-up
pull
pulassan
pulasan
pull away
pull down
pull in
pull off
pull weight
کلمات نزدیک
press on
press for
pour into
pop out
plan ahead
push in
put across
put at
put-down
put-on
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان