Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ستیزهجو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
quarrelsome
/kwˈɔːɹəlsˌʌm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more quarrelsome]
[حالت عالی: most quarrelsome]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ستیزهجو
پرخاشگر، پرخاشجو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پتیاره
پرخاشجو
ستیزهجو
ستیهنده
مترادف و متضاد
argumentative
1.When he drinks too much he becomes moody and quarrelsome.
1. وقتی زیاده از حد مینوشد، بدخلق و پرخاشگر میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
quarrel
quark
quarantine
quantum physics
quantum leap
quarry
quart
quarter
quarter horse
quarter note
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان