[صفت]

reasonable

/ˈrizənəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more reasonable] [حالت عالی: most reasonable]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 منطقی معقول، شدنی

معادل ها در دیکشنری فارسی: معقول عقلانی عقلایی
مترادف و متضاد appropriate practicable sensible excessive obsessional unreasonable
  • 1.Be reasonable please.
    1. لطفاً منطقی باش.
  • 2.It's a reasonable salary for that job.
    2. این حقوقی معقول برای آن کار است.

2 ارزان نه خیلی گران

مترادف و متضاد inexpensive low-cost low-priced moderate expensive
  • 1.Tomatoes are very reasonable at this time of year.
    1. گوجه در این وقت از سال بسیار ارزان است.
reasonable prices
قیمت‌های ارزان

3 قابل‌قبول

مترادف و متضاد acceptable fairly good satisfactory bad unreasonable
  • 1.The service at the hotel is reasonable but don't expect 5-star treatment.
    1. خدمات هتل قابل‌قبول است، اما انتظار خدمات [رفتار] هتل 5 ستاره را نداشته باش.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان