Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بهطور معقولانه
2 . نسبتاً
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
reasonably
/ˈriː.zə.nə.bli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more reasonably]
[حالت عالی: most reasonably]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهطور معقولانه
بهطور منطقی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
منطقا
1.Let's control this reasonably.
1. بیایید این را بهطور منطقی کنترل کنیم.
2.We tried to discuss the matter calmly and reasonably.
2. ما سعی کردیم موضوع را با آرامش و بهطور منطقی بحث کنیم.
2
نسبتاً
مترادف و متضاد
fairly
1.She seems reasonably happy in her new job.
1. او ظاهراً در شغل جدیدش نسبتاً خوشحال است.
2.The food was reasonably good.
2. غذا نسبتاً خوب بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
reasonable
reason
rearview mirror
rear end
rear
rebellious
rebound
rebuke
recall
recap
کلمات نزدیک
reasonable
reason
rearrange
rearm
rear-wheel drive
reasoned
reasoning
reassert
reassess
reassurance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان