Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دوباره ارزیابی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to reassess
/ˌriːəˈses/
فعل گذرا
[گذشته: reassessed]
[گذشته: reassessed]
[گذشته کامل: reassessed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دوباره ارزیابی کردن
ارزشیابی دوباره کردن
مترادف و متضاد
reappraise
1.After reassessing the situation, she decided to do nothing.
1. بعد از ارزیابی دوباره موقعیت، او تصمیم گرفت هیچ کاری انجام ندهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
reassert
reasoning
reasoned
reasonably
reasonable
reassurance
reassure
reassuring
reawaken
rebate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان