Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زاهد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
recluse
/rɪˈklus/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زاهد
آدم منزوی، آدم گوشهنشین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گوشهگیر
مترادف و متضاد
ascetic
hermit
loner
1.she has turned into a virtual recluse.
1. او به یک گوشه نشین واقعی بدل شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
reclining
recline
reclamation
reclaim
reckoning
reclusive
recognise
recognition
recognizable
recognize
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان