[اسم]

recycling

/riˈsaɪkəlɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بازیافت

معادل ها در دیکشنری فارسی: بازیافت
مترادف و متضاد reprocessing reusing
a recycling center
مرکز بازیافت
the recycling bin
سطل بازیافت
ways to encourage recycling
روش‌هایی برای تشویق به بازیافت

2 مواد بازیافتی وسایل بازیافتی

  • 1.You need to separate your recycling into glass, plastic and metal.
    1. شما باید مواد بازیافتی خود را به شیشه، پلاستیک و فلز دسته‌بندی کنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان