1.She uses a lot of reds and pinks in her paintings.
1.
او در نقاشیهایش خیلی از قرمز و صورتی استفاده میکند.
to wear red
(لباس) قرمز پوشیدن
She often wears red.
او اغلب قرمز میپوشد.
to dress in red
(لباس) قرمز پوشیدن
She was dressed all in red.
او تماما قرمز پوشیده بود.
کاربرد اسم red به معنای قرمز
معادل فارسی اسم red "قرمز" است. red یا قرمز اسم یک رنگ است، رنگ آتش و خون، قرمز است. مثال:
".She uses a lot of reds and pinks in her paintings" (ااو در نقاشیهایش خیلی از قرمز و صورتی استفاده میکند.)
".She was dressed all in red" (او تماما قرمز پوشیده بود.)
نکته: گاهی این اسم قبل از اسمی دیگر میآید و بیانگر قرمز بودن آن چیز است. مثال:
"red wine" (شراب قرمز)