[صفت]

refrigerated

/ɹɪfɹˈɪdʒɚɹˌeɪɾᵻd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 یخچال‌دار

معادل ها در دیکشنری فارسی: یخچال‌دار
  • 1.refrigerated truck
    1. کامیون یخچال‌دار
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان