[اسم]

refreshment

/rɪˈfreʃ.mənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 غذا و نوشیدنی

معادل ها در دیکشنری فارسی: تنقلات
مترادف و متضاد food and drink sustenance
  • 1.Refreshment is available in the lobby.
    1. در لابی [سرسرا] غذا و نوشیدنی موجود است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان