Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . باربری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
remover
/rɪˈmuːvər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باربری
حمل بار
1.a firm of removers
1. شرکت باربری
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
remove
removal firm
removal company
remoulade sauce
remoteness
remuneration
renal
renal calculus
rendering
renewable
کلمات نزدیک
removed
remove the wheel.
remove
removal van
removal
remunerate
remuneration
renaissance
renaissance man
renal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان