[اسم]

rep

/rep/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نماینده

مترادف و متضاد representative

2 نماینده فروش

informal
مترادف و متضاد sales representative
  • 1.She’s a sales rep for a recording company.
    1. او نماینده فروش یک شرکت ضبط موسیقی است.

3 تئاتر رپرتوار

مترادف و متضاد repertory theater
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان