Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زننده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
repugnant
/rɪˈpʌɡnənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more repugnant]
[حالت عالی: most repugnant]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زننده
مشمئزکننده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آزارنده
انزجارآور
چندشآور
زننده
نکوهیده
مشمئزکننده
مترادف و متضاد
repulsive
1.The idea of eating meat was repugnant to her.
1. فکر خوردن گوشت برای او مشمئزکننده بود.
2.We found his suggestion absolutely repugnant.
2. ما پیشنهاد او را کاملا زننده یافتیم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
republican
republic of south africa
republic of slovenia
republic of peru
republic of lithuania
repulsion
repulsive
request
require
required
کلمات نزدیک
repugnance
repudiation
repudiate
republicanism
republican party
repulse
repulsion
repulsive
reputable
reputation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان