Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دوباره بیان کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to restate
/ˌriːˈsteɪt/
فعل گذرا
[گذشته: restated]
[گذشته: restated]
[گذشته کامل: restated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دوباره بیان کردن
تکرار کردن
formal
1.They restated their belief in the existence of a ‘hidden agenda’.
1. آنها اعتقاد خود را به وجود «دستور جلسات مخفی» دوباره بیان کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
restart the computer
restart
rest with
rest stop
rest on one's shoulders
restaurant
restaurant car
restaurateur
rested
restful
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان