[فعل]

to rule out

/rul aʊt/
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 غیرممکن پنداشتن

2 رد کردن نفی کردن، نپذیرفتن

مترادف و متضاد exclude
to rule somebody/something out
کسی/چیزی را نفی کردن [رد کردن]
  • 1. Police have not ruled out the possibility that the man was murdered.
    1. پلیس احتمال اینکه آن مرد به قتل رسیده بود را نفی نکرده‌است.
  • 2. The proposed solution was ruled out as expensive.
    2. راه حل پیشنهادی به دلیل پرهزینه بودن رد شد.

3 جلوگیری کردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان