[اسم]

scarlet

/ˈskɑːrlət/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قرمزنارنجی قرمز روشن

  • 1.Her lips were a shade of scarlet.
    1. لب‌های او به رنگ قرمزنارنجی بود.
[صفت]

scarlet

/ˈskɑːrlət/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more scarlet] [حالت عالی: most scarlet]

2 قرمزنارنجی قرمز (روشن)

  • 1.She went scarlet with shame.
    1. او از شرم قرمز شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان