Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آدم سربههوا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
scatterbrain
/ˈskætər breɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدم سربههوا
آدم بیمسئولیت
disapproving
informal
1.He is such a scatterbrain!
1. او آدم عجیب و سربههوایی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
scatter
scathing criticism
scathing
scary
scart
scatterbrained
scattered
scattered clouds
scattered showers
scattering
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان