Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . منظره
2 . محل وقوع
3 . المشنگه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
scene
/siːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
منظره
صحنه، سکانس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چشمانداز
مترادف و متضاد
background
landscape
scenery
setting
view
1.The movie opens with a scene in a New York apartment.
1. فیلم با سکانسی در یک آپارتمان در نیویورک شروع میشود.
an exhibition of Parisian street scenes
نمایشگاهی از منظرههای خیابانی پاریسی
the wedding scene
صحنه عروسی
2
محل وقوع
مترادف و متضاد
location
place
site
the scene of the accident/attack/crime
محل وقوع تصادف/حمله/جرم
This evidence was found at the scene of the crime.
این مدرک در محل وقوع جرم پیدا شد.
to be on the scene
در محل وقوع حاضر شدن
Firefighters were on the scene immediately.
آتشنشانها بلافاصله در محل وقوع حاضر شدند.
3
المشنگه
جنجال، قشقرق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
المشنگه
[عبارات مرتبط]
scenery
1. منظره
scene-of-crime
2. صحنه جرم
scene-shifter
3. تعویض کننده ی صحنه ی تئاتر
scenic
4. خوشمنظره
تصاویر
کلمات نزدیک
scenario
scavenger
scavenge
scattering
scattered showers
scene-of-crime
scene-shifter
scenery
scenic
scenic design
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان