Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . منظره
2 . دکور
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
scenery
/ˈsiː.nə.ri/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
منظره
چشمانداز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چشمانداز
منظره
مناظر
مترادف و متضاد
landscape
outlook
view
1.They stopped at the top of the hill to admire the scenery.
1. آنها در بالای تپه توقف کردند تا منظره را تحسین کنند.
spectacular scenery
منظره تماشایی
2
دکور
آرایه، وسایل صحنهآرایی
مترادف و متضاد
setting
stage set
تصاویر
کلمات نزدیک
scene-shifter
scene-of-crime
scene
scenario
scavenger
scenic
scenic design
scent
scented
scepter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان