Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فیلمنامه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
screenplay
/ˈskriːnpleɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فیلمنامه
سناریو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سناریو
فیلمنامه
1.She won an Oscar for the movie’s screenplay.
1. او برنده اسکار برای بهترین فیلمنامه سینمایی شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
screening
screen-print
screen test
screen saver
screen pass
screenwriter
screw
screw thread
screw up
screw up one's courage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان