Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جوانه (گیاه)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
seedling
قابل شمارش
1
جوانه (گیاه)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نشا
تصاویر
کلمات نزدیک
seedless
seeded
seedbed
seed money
seed
seeds of jealousy
seedy
seedy hotel
seeing
seeing eye dog
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
