Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تصفیهحساب کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to settle up
/ˈsɛtəl ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: settled up]
[گذشته: settled up]
[گذشته کامل: settled up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تصفیهحساب کردن
مبلغ بدهی پرداخت کردن
1.Would you like to settle up now, sir?
1. مایل هستید الان تصفیهحساب کنید، جناب؟
2.You buy the tickets and I'll settle up with you later.
2. تو بلیتها را بخر و من بعداً با تو تصفیهحساب میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
be set against
send up
send away for
see out
see off
shoot through
show around
show out
skimp on
slave away
کلمات نزدیک
settle on
settle in
settle for
settle down
settle a disagreement
settled
settlement
settler
seven
seven hundred
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان